چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

برای دانلود یا چاپ این صفحه به زبانی دیگر، ابتدا زبان خود را از منوی کشویی در بالا سمت چپ انتخاب کنید.

آرم IAOMT استخوان استخوان استخوان

مقاله موقعیت IAOMT در مورد کاویتاسیون استخوان فک انسان

رئیس کمیته آسیب شناسی استخوان فک: تد ریس، DDS، MAGD، NMD، FIAOMT

کارل اندرسون، DDS، MS، NMD، FIAOMT

پاتریشیا بروبه، DMD، MS، CFMD، FIAOMT

جری بوکو ، DDS ، MSD

ترزا فرانکلین، دکترا

جک کال، DMD، FAGD، MIAOMT

کودی کریگل، DDS، NMD، FIAOMT

Sushma Lavu، DDS، FIAOMT

تیفانی شیلدز، DMD، NMD، FIAOMT

مارک ویسنیفسکی، DDS، FIAOMT

کمیته مایل است قدردانی خود را از Michael Gossweiler، DDS، MS، NMD، Miguel Stanley، DDS و Stuart Nunally، DDS، MS، FIAOMT، NMD برای انتقادهایشان از این مقاله ابراز کند. ما همچنین مایلیم از مشارکت و تلاش ارزشمند دکتر نونالی در تدوین مقاله موضع 2014 تقدیر کنیم. کار، پشتکار و تمرین او ستون فقرات این مقاله به روز شده را فراهم کرد.

تایید شده توسط هیئت مدیره IAOMT سپتامبر 2023

فهرست مطالب

معرفی

تاریخچه

تشخیص

توموگرافی کامپیوتری با پرتو مخروطی (CBCT)

سونوگرافی

بیومارکرها و بررسی بافت شناسی

ملاحظات در حال تحول برای اهداف تشخیصی

ترموگرافی

ارزیابی مریدین طب سوزنی

عوامل خطر

پیامدهای سیستمیک و بالینی

روش های درمانی

استراتژی های درمان جایگزین

نتیجه گیری

منابع

پیوست اول نتایج نظرسنجی IAOMT 2

ضمیمه دوم نتایج نظرسنجی IAOMT 1

ضمیمه III تصاویر

شکل 1 استئونکروز دژنراتیو چربی استخوان فک (FDOJ)

شکل 2 سیتوکین ها در FDOJ در مقایسه با کنترل سالم

شکل 3 روش جراحی برای FDOJ رترومولار

شکل 4 کورتاژ و اشعه ایکس مربوط به FDOJ

فیلم کلیپ های ویدئویی جراحی استخوان فک در بیماران

معرفی

در طول دهه گذشته آگاهی فزاینده ای در بین عموم مردم و ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی در مورد ارتباط بین سلامت دهان و دندان و سیستمیک وجود داشته است. به عنوان مثال، بیماری پریودنتال یک عامل خطر برای دیابت و بیماری قلبی است. همچنین یک ارتباط بالقوه پیامد و تحقیقاتی فزاینده بین آسیب شناسی استخوان فک و سلامت و سرزندگی کلی فرد نشان داده شده است. استفاده از روش‌های تصویربرداری پیشرفته مانند توموگرافی کامپیوتری با پرتو مخروطی (CBCT) در شناسایی پاتولوژی‌های استخوان فک، که منجر به بهبود قابلیت‌های تشخیصی و بهبود توانایی برای ارزیابی موفقیت مداخلات جراحی شده است، مفید بوده است. گزارش‌های علمی، فیلم‌های مستند و رسانه‌های اجتماعی آگاهی عمومی را از این آسیب‌شناسی افزایش داده‌اند، به‌ویژه در میان افرادی که از شرایط عصبی مزمن یا سیستمیک غیرقابل توضیحی رنج می‌برند که به مداخلات پزشکی یا دندان‌پزشکی سنتی پاسخ نمی‌دهند.

آکادمی بین المللی پزشکی دهان و سم شناسی (IAOMT) بر این باور است که علم باید مبنایی باشد که بر اساس آن تمام روش های تشخیصی و درمانی انتخاب و استفاده شود. با در نظر گرفتن این اولویت است که ما 1) این به روز رسانی را به مقاله وضعیت پوکی استخوان فک IAOMT 2014 ارائه می کنیم، و 2) بر اساس مشاهدات بافت شناسی، نام علمی و پزشکی دقیق تری برای این بیماری، به ویژه بیماری مزمن ایسکمیک مدولاری، پیشنهاد می کنیم. استخوان فک (CIMDJ). CIMDJ یک وضعیت استخوانی را توصیف می کند که با مرگ اجزای سلولی استخوان اسفنجی، ثانویه به وقفه در جریان خون مشخص می شود. در طول تاریخچه آن، چیزی که ما از آن به عنوان CIMDJ یاد می کنیم، با نام ها و نام های اختصاری متعددی که در جدول 1 فهرست شده اند، ذکر شده است و در زیر به اختصار مورد بحث قرار خواهد گرفت.

هدف و هدف این آکادمی و مقاله ارائه علم، تحقیق و مشاهدات بالینی برای بیماران و پزشکان برای تصمیم گیری آگاهانه در هنگام بررسی این ضایعات CIMDJ است که اغلب به عنوان حفره استخوان فک از آن یاد می شود. این مقاله در سال 2023 با تلاش مشترکی که شامل پزشکان، محققان و یک آسیب شناس برجسته استخوان فک، دکتر جری بوکوت، پس از بررسی بیش از 270 مقاله بود، تهیه شد.

تاریخچه

در هیچ استخوان دیگری به اندازه استخوان های فک احتمال آسیب و عفونت وجود ندارد. مروری بر ادبیات مربوط به موضوع حفره‌های استخوان فک (یعنی CIMDJ) نشان می‌دهد که این بیماری از دهه 1860 تشخیص، درمان و تحقیق شده است. در سال 1867، دکتر اچ آر نوئل ارائه ای با عنوان ارائه کرد سخنرانی در مورد پوسیدگی و نکروز استخوان در کالج جراحی دندان بالتیمور، و در سال 1901 حفره های استخوان فک توسط ویلیام سی. بارت در کتاب درسی خود با عنوان، آسیب شناسی دهان و عمل: کتاب درسی برای استفاده از دانشجویان در دانشکده های دندانپزشکی و کتابچه راهنمای دندانپزشکان مورد بحث قرار گرفت. جی وی بلک، که اغلب به عنوان پدر دندانپزشکی مدرن شناخته می شود، بخشی را در کتاب درسی خود در سال 1915، تحت عنوان آسیب شناسی دندان ویژه، برای توصیف «ظاهر معمول و درمان» چیزی که او به عنوان استئونکروز استخوان فک (JON) توصیف کرد، گنجاند.

به نظر می‌رسید که تحقیقات در مورد حفره‌های استخوان فک تا دهه 1970 متوقف شد، زمانی که دیگران شروع به تحقیق در مورد این موضوع کردند، با استفاده از نام‌ها و برچسب‌های مختلف و انتشار اطلاعات مربوط به آن در کتاب‌های درسی آسیب‌شناسی دهان مدرن. به عنوان مثال، در سال 1992، Bouquot و همکاران، التهاب داخل استخوانی را در بیماران مبتلا به دردهای مزمن و شدید صورت مشاهده کردند (N = 135) و اصطلاح "استئونکروز حفره ای ناشی از نورالژی" یا NICO را ابداع کردند. اگرچه Bouquot و همکارانش در مورد علت بیماری اظهار نظر نکردند، اما آنها به این نتیجه رسیدند که احتمال دارد ضایعات باعث ایجاد نورالژی مزمن صورت با ویژگی های موضعی منحصر به فرد شوند: تشکیل حفره داخل استخوانی و نکروز استخوانی طولانی مدت با حداقل بهبودی. راتنر و همکاران در یک مطالعه بالینی روی بیماران مبتلا به نورالژی سه قلو (N=38) و صورت (N=33) نشان دادند که تقریباً همه بیماران دارای حفره در استخوان آلوئول و استخوان فک بودند. حفره هایی که گاهی بیش از 1 سانتی متر قطر دارند، در محل کشیدن دندان های قبلی قرار داشتند و عموماً با اشعه ایکس قابل تشخیص نبودند.

انواع دیگر اصطلاحات برای آنچه ما به عنوان CIMDJ شناسایی می کنیم در ادبیات وجود دارد. این موارد در جدول 1 فهرست شده و در اینجا به اختصار مورد بحث قرار گرفته است. آدامز و همکاران اصطلاح استئومیلیت فیبروزان مزمن (CFO) را در یک مقاله موضعی در سال 2014 ابداع کردند. این مقاله نتیجه یک کنسرسیوم چند رشته‌ای از پزشکان در زمینه‌های پزشکی دهان، ریشه‌های ریشه، آسیب‌شناسی دهان، نورولوژی، روماتولوژی، گوش و حلق و بینی، پریودنتولوژی، روانپزشکی، رادیولوژی دهان و فک و صورت، بیهوشی، دندانپزشکی عمومی، و مدیریت داخلی است. . تمرکز این گروه ارائه یک بستر بین رشته ای برای درمان بیماری های مرتبط با سر، گردن و صورت بود. از طریق تلاش های جمعی این گروه، جستجوهای گسترده ادبیات و مصاحبه با بیماران، یک الگوی بالینی متمایز پدیدار شد که آنها از آن به عنوان CFO یاد کردند. آنها خاطرنشان کردند که این بیماری اغلب به دلیل بیماری های همراه با سایر شرایط سیستمیک تشخیص داده نمی شود. این گروه به ارتباط بالقوه بین بیماری و مسائل سلامت سیستمیک و نیاز به تیمی از پزشکان برای تشخیص و درمان صحیح بیمار اشاره کردند.

ضایعات حفره ای استخوان فک نیز در کودکان مشاهده شده است. در سال 2013، اوبل و همکاران ضایعات را در کودکان توصیف کردند و اصطلاح استئومیلیت مزمن فک پایین (JMCO) را ابداع کردند. این گروه استفاده احتمالی از بیس فسفونات های داخل وریدی (IV) را به عنوان درمان برای این کودکان پیشنهاد کردند. در سال 2016 Padwa و همکاران مطالعه‌ای را منتشر کردند که در آن استئیت التهابی استریل کانونی در استخوان‌های فک بیماران اطفال توضیح می‌داد. آنها ضایعه استئومیلیت مزمن غیر باکتریایی کودکان (CNO) را برچسب گذاری کردند.

از سال 2010، دکتر Johann Lechner، نویسنده و محققی که به طور گسترده در مورد ضایعات حفره ای استخوان فک منتشر شده است، و دیگران در حال تحقیق در مورد رابطه این ضایعات با تولید سیتوکین، به خصوص سیتوکین التهابی RANTES (همچنین به عنوان CCL5) هستند. دکتر لکنر از اصطلاحات مختلفی برای توصیف این ضایعات استفاده کرده است که شامل NICO قبلا ذکر شده و همچنین استئونکروز ایسکمیک آسپتیک در استخوان فک (AIOJ) و استئونکروز دژنراتیو چربی استخوان فک (FDOJ) می شود. توصیف/برچسب او بر اساس ظاهر فیزیکی و/یا وضعیت پاتولوژیک ماکروسکوپی است که به صورت بالینی یا حین عمل مشاهده می شود.

اکنون نیاز به روشن شدن یکی دیگر از پاتوزهای استخوان فک که اخیراً شناسایی شده است وجود دارد که از موضوع این مقاله متمایز است اما می تواند برای کسانی که در مورد ضایعات حفره ای تحقیق می کنند گیج کننده باشد. اینها ضایعات استخوانی فک هستند که در نتیجه استفاده از داروها ایجاد می شوند. ضایعات با از دست دادن خونرسانی و متعاقب آن جداسازی غیرقابل کنترل استخوان مشخص می شوند. این ضایعات توسط Ruggiero و همکاران در یک مقاله موضعی، زخم دهان با ترسیب استخوان (OUBS) نامیده شده است. انجمن جراحان دهان و فک و صورت آمریکا (AAOMS)، و همچنین توسط Palla و همکاران، در یک بررسی سیستماتیک. از آنجایی که این مشکل به استفاده از یک یا چند دارو مربوط می شود، IAOMT بر این عقیده است که این نوع ضایعه به بهترین شکل به عنوان استئونکروز فک مرتبط با دارو (MRONJ) توصیف می شود. MRONJ در این مقاله مورد بحث قرار نخواهد گرفت زیرا علت شناسی و رویکردهای درمانی آن با آنچه که ما به عنوان CIMDJ از آن یاد می کنیم متفاوت است و قبلاً به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است.

تشخیص

استفاده روزافزون از رادیوگرافی کامپیوتری با پرتو مخروطی (CBCT) توسط بسیاری از دندانپزشکان منجر به افزایش رعایت حفره های داخل مدولاری شده است که ما به عنوان CIMDJ از آنها یاد می کنیم و قبلا نادیده گرفته می شدند و از این رو نادیده گرفته می شدند. اکنون که این ضایعات و ناهنجاری‌ها با سهولت بیشتری شناسایی شده‌اند، تشخیص بیماری و ارائه توصیه‌های درمانی و مراقبت‌ها بر عهده حرفه دندانپزشکی است.

قدردانی و شناسایی وجود CIMDJ نقطه شروع درک آن است. صرف نظر از نام‌ها و نام‌های اختصاری زیادی که با آسیب شناسی مرتبط است، وجود استخوان نکروزه یا در حال مرگ در بخش مدولاری استخوان فک به خوبی ثابت شده است.

هنگامی که در طی جراحی مشاهده می شود این نقایص استخوانی خود را به طرق متعدد نشان می دهند. برخی از پزشکان گزارش می‌دهند که بیش از 75 درصد ضایعات کاملاً توخالی هستند یا با بافت نرم، قهوه‌ای مایل به خاکستری و غیر معدنی/گرانولوماتیس پر شده‌اند، که اغلب با مواد روغنی زرد رنگ (کیست‌های روغنی) در نواحی معیوب با آناتومی استخوان طبیعی اطراف یافت می‌شود. برخی دیگر وجود حفره‌هایی با تراکم استخوان قشر مغزی متفاوت را گزارش می‌کنند که پس از باز کردن، به نظر می‌رسد که دارای پوشش‌هایی با مواد رشته‌ای فیبری سیاه، قهوه‌ای یا خاکستری هستند. برخی دیگر گزارش می‌کنند که تغییرات ناخالصی را به‌عنوان «ریسه‌دار»، «شبیه خاک اره»، «حفره‌های توخالی» و «خشک» با گاه به گاه اسکلروتیک و سختی دندان مانند دیواره‌های حفره توصیف می‌کنند. در معاینه بافت شناسی، این ضایعات شبیه به نکروزی است که در سایر استخوان های بدن رخ می دهد و از نظر بافت شناسی با استئومیلیت متفاوت است (شکل 1 را ببینید). تصاویر اضافی نشان‌دهنده بیماری CIMDJ، برخی از آنها که ماهیت گرافیکی دارند، در ضمیمه III در انتهای این سند آمده است.

مکینتاش HD:کاربران:stuartnunnally:Desktop:Screen Shot 2014-07-27 at 7.27.19 PM.png

شکل 1 تصاویر CIMDJ از یک جسد گرفته شده است

مانند سایر پزشکان، دندانپزشکان از یک فرآیند سازمان یافته استفاده می کنند که از روش ها و روش های مختلف برای تشخیص ضایعات حفره ای استفاده می کند. اینها ممکن است شامل انجام یک معاینه فیزیکی باشد که شامل گرفتن سابقه سلامتی، ارزیابی علائم، دریافت مایعات بدن برای انجام آزمایش‌های آزمایشگاهی، و گرفتن نمونه‌های بافتی برای بیوپسی و آزمایش میکروبیولوژیکی (یعنی آزمایش وجود پاتوژن‌ها) است. فناوری های تصویربرداری مانند CBCT نیز اغلب استفاده می شود. در بیماران مبتلا به اختلالات پیچیده که همیشه از یک الگو پیروی نمی کنند یا با یک ترتیب معمولی از یک مجموعه علائم مطابقت ندارند، فرآیند تشخیصی می تواند به تجزیه و تحلیل دقیق تری نیاز داشته باشد که در ابتدا ممکن است فقط به تشخیص افتراقی منجر شود. شرح مختصری از چندین مورد از این روش های تشخیصی در زیر ارائه شده است.

توموگرافی کامپیوتری با پرتو مخروطی (CBCT)

تکنیک های تشخیصی که در اوایل سال 1979 توسط راتنر و همکارانش توصیف شد، با استفاده از لمس دیجیتال و فشار، تزریق بی حسی موضعی تشخیصی، در نظر گرفتن تاریخچه پزشکی و محل درد تشعشع در تشخیص حفره های استخوان فک مفید است. با این حال، در حالی که برخی از این ضایعات باعث درد، تورم، قرمزی و حتی تب می شوند، برخی دیگر چنین نیستند. بنابراین، اندازه گیری عینی تر، مانند تصویربرداری اغلب ضروری است.

حفره‌ها معمولاً در فیلم‌های رادیوگرافی استاندارد دو بعدی (دو بعدی مانند پری آپیکال و پانورامیک) که معمولاً در دندانپزشکی استفاده می‌شوند، تشخیص داده نمی‌شوند. راتنر و همکارانش نشان داده اند که 2 درصد یا بیشتر از استخوان برای نشان دادن تغییرات نیاز به تغییر دارد، و این توسط کارهای بعدی پشتیبانی شده است و در شکل 40 نشان داده شده است. ساختارهای تشریحی، پوشاندن مناطق مورد علاقه. در مورد نقص یا آسیب شناسی، به ویژه در فک پایین، اثر پوششی استخوان متراکم قشر مغز بر ساختارهای زیرین می تواند قابل توجه باشد. بنابراین، تکنیک‌های تصویربرداری پیشرفته مانند CBCT، اسکن Tech 2، تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) یا سونوگرافی فراصوت ترانس آلوئولار (CaviTAU™) مورد نیاز است.

از بین تکنیک‌های مختلف تصویربرداری موجود، CBCT پرکاربردترین ابزار تشخیصی است که توسط دندانپزشکان درگیر در تشخیص یا درمان حفره‌ها استفاده می‌شود و بنابراین ابزاری است که به طور عمیق در مورد آن صحبت خواهیم کرد. سنگ بنای فناوری CBCT توانایی آن در مشاهده ضایعه مورد نظر در 3 بعد (فرونتال، ساژیتال، تاجی) است. ثابت شده است که CBCT یک روش مطمئن و دقیق برای شناسایی و تخمین اندازه و وسعت نقایص داخل استخوانی در فک با اعوجاج کمتر و بزرگنمایی کمتر نسبت به اشعه ایکس دو بعدی است.

مکینتاش HD:کاربران:stuartnunnally:Desktop:Screen Shot 2014-07-27 at 7.14.11 PM.png

شکل 2 شرح: در سمت چپ رادیوگرافی دوبعدی از استخوان های فک گرفته شده از جسدهایی که ظاهر می شوند نشان داده شده است.

سالم. در سمت راست شکل، عکس‌هایی از همان استخوان‌های فک وجود دارد که حفره نکروزه آشکار را نشان می‌دهد.

شکل اقتباس شده از Bouquot، 2014.

مطالعات بالینی نشان داده است که تصاویر CBCT به تعیین محتویات ضایعه (پر از مایع، گرانولوماتوز، جامد و غیره) نیز کمک می کند و احتمالاً به تشخیص ضایعات التهابی، تومورهای ادنتوژنیک یا غیر ادنتوژنیک، کیست ها و سایر خوش خیم یا بدخیم کمک می کند. ضایعات .

نرم افزاری که اخیراً توسعه یافته و به طور خاص با انواع مختلف دستگاه های CBCT ادغام شده است، از واحدهای هانسفیلد (HU) استفاده می کند که امکان ارزیابی استاندارد تراکم استخوان را فراهم می کند. HU نشان دهنده تراکم نسبی بافت های بدن بر اساس مقیاس درجه بندی شده در سطح خاکستری، بر اساس مقادیر هوا (1000- HU)، آب (0 HU) و تراکم استخوان (1000+ HU) است. شکل 3 نماهای مختلف یک تصویر CBCT مدرن را نشان می دهد.

به طور خلاصه، CBCT در تشخیص و درمان حفره‌های استخوان فک مفید است:

  1. شناسایی اندازه، وسعت و موقعیت 3 بعدی ضایعه.
  2. شناسایی نزدیکی ضایعه به سایر ساختارهای آناتومیک حیاتی مجاور مانند

عصب آلوئولار تحتانی، سینوس ماگزیلاری یا ریشه دندان مجاور.

  1. تعیین رویکرد درمانی: جراحی در مقابل غیر جراحی. و
  2. ارائه تصویر بعدی برای تعیین درجه بهبودی و نیاز احتمالی

برای درمان مجدد ضایعه

گروه شکل به تصویر

نمای نزدیک از توضیحات اشعه ایکس به طور خودکار تولید می شود

گروه شکل به تصویر

شکل 3 وضوح تصویر CBCT بهبود یافته به دلیل فناوری نرم‌افزاری پیشرفته، که مصنوعات و نویزهایی را که ایمپلنت‌های دندانی و ترمیم‌های فلزی می‌توانند در تصویر ایجاد کنند، کاهش می‌دهد. این به دندانپزشک و بیمار اجازه می دهد تا ضایعه را راحت تر تجسم کنند. پانل بالایی یک نمای پانوراما از یک CBCT است که موقعیت و وسعت ضایعات حفره ای در سمت چپ (#17) و راست (#32) را در یک بیمار استئونکروز استخوان فک نشان می دهد. پانل پایین سمت چپ یک نمای ساژیتال از هر سایت است. پانل پایین سمت راست یک رندر سه بعدی از سایت شماره 3 است که تخلخل قشر مغز را روی کاویتاسیون مدولاری نشان می دهد. با حسن نیت از دکتر ریس.

سونوگرافی

ما همچنین در اینجا به طور خلاصه به یک دستگاه اولتراسوند به نام CaviTAU™ اشاره می کنیم که توسعه یافته و در بخش هایی از اروپا مورد استفاده قرار می گیرد، به ویژه برای تشخیص نواحی با تراکم استخوان پایین در استخوان های فک بالا و پایین که حاکی از حفره های استخوان فک هستند. این دستگاه سونوگرافی فراصوت ترانس آلوئولار (TAU-n) به طور بالقوه در مقایسه با CBCT در تشخیص نقایص مغز استخوان فک برابر است و مزیت بیشتری در قرار دادن بیمار در معرض سطوح بسیار پایین تابش دارد. این دستگاه در حال حاضر در ایالات متحده در دسترس نیست، اما توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده در دست بررسی است و به خوبی می تواند ابزار تشخیصی اولیه مورد استفاده در آمریکای شمالی برای درمان CIMJD باشد.

بیومارکرها و بررسی بافت شناسی

به دلیل ماهیت التهابی حفره‌های استخوان فک، Lechner و Baehr، 2017 رابطه احتمالی بین سایتوکین‌های انتخابی و بیماری را بررسی کردند. یکی از سیتوکین‌های مورد علاقه «با فعال‌سازی تنظیم می‌شود، سلول T طبیعی بیان و ترشح می‌شود» (RANTES). این سیتوکین و همچنین فاکتور رشد فیبروبلاست (FGF)-2 به مقدار بیشتری در ضایعات حفره ای و در بیماران مبتلا به CIMDJ بیان می شود. شکل 4 که توسط دکتر لکنر ارائه شده است، سطوح RANTES را در بیماران مبتلا به کاویتاسیون (نوار قرمز، سمت چپ) با سطوح در کنترل سالم (نوار آبی) مقایسه می‌کند و سطوحی را نشان می‌دهد که بیش از 25 برابر بیشتر در افراد مبتلا به این بیماری است. Lechner و همکاران از دو روش برای اندازه گیری سطوح سیتوکین استفاده می کنند. یکی اندازه گیری سطح سیتوکین ها به صورت سیستمیک از خون (آزمایشگاه راه حل های تشخیصی، ایالات متحده.). روش دوم این است که بیوپسی مستقیماً از محل بیمار در هنگام دسترسی به آن برای ارزیابی توسط پاتولوژیست دهان انجام شود. متأسفانه، در این زمان، نمونه برداری بافت موضعی نیاز به پردازش و حمل و نقل پیچیده ای دارد که هنوز در امکانات غیرتحقیقی به دست نیامده است، اما همبستگی های روشنگری ارائه کرده است.

نمودار، نمودار آبشار شرح به طور خودکار تولید می شود

شکل 4 توزیع RANTES در 31 مورد FDOJ و 19 نمونه از استخوان فک طبیعی در مقایسه با مرجع تراکم اشعه ایکس برای هر دو گروه در مناطق مربوطه. اختصارات: RANTES، تنظیم پس از فعال شدن، سلول T طبیعی بیان و ترشح کموکاین (موتیف CC) لیگاند 5. XrDn، چگالی اشعه ایکس؛ FDOJ، استئونکروز دژنراتیو چربی استخوان فک. n، شماره؛ Ctrl، کنترل شکل ارائه شده توسط دکتر Lechner. شماره پروانه: CC BY-NC 3.0

ملاحظات در حال تحول برای اهداف تشخیصی

وجود حفره های استخوان فک از نظر بالینی به خوبی ثابت شده است. با این حال، تشخیص های واضح و پارامترهای درمان بهترین عمل نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. با در نظر گرفتن این موضوع، لازم است به اختصار به چند تکنیک جذاب و بالقوه ارزشمند که توسط برخی از پزشکان استفاده می شود اشاره کنیم.

ترموگرافی

مشخص شده است که ارزیابی های فیزیولوژیک اضافی یک ابزار غربالگری و تشخیصی ارزشمند خواهد بود. یکی از ابزارهایی که توسط برخی از پزشکان استفاده می شود، تصویربرداری ترموگرافی است. فعالیت التهابی عمومی را می توان با اندازه گیری تفاوت های حرارتی در سطح سر و گردن مشاهده کرد. ترموگرافی ایمن، سریع است و ممکن است ارزش تشخیصی مشابه CBCT داشته باشد. یک اشکال مهم این است که تعریف ندارد و تشخیص حاشیه یا وسعت ضایعه را دشوار می کند.

ارزیابی مریدین طب سوزنی

برخی از پزشکان در حال بررسی مشخصات انرژی یک ضایعه با استفاده از ارزیابی مریدین طب سوزنی (AMA) برای تعیین تأثیر آن بر نصف النهار انرژی متناظر آن هستند. این نوع ارزیابی مبتنی بر طب سوزنی الکتریکی به گفته وول (EAV) است. این تکنیک که بر اساس اصول طب چینی و طب سوزنی باستانی است، در آمریکا توسعه یافته و در حال آموزش است. طب سوزنی برای کاهش درد و بهبودی استفاده می شود. این بر اساس تعادل جریان انرژی (یعنی چی) از طریق مسیرهای خاص انرژی در بدن است. این مسیرها یا مریدین‌ها، اندام‌ها، بافت‌ها، ماهیچه‌ها و استخوان‌های خاصی را به یکدیگر متصل می‌کنند. طب سوزنی از نقاط بسیار خاصی روی یک نصف النهار استفاده می کند تا بر سلامت و شادابی تمام عناصر بدن در آن نصف النهار تأثیر بگذارد. این تکنیک برای آشکار کردن بیماری استخوان فک استفاده شده است، که وقتی برطرف شد، بیماری‌های به ظاهر نامرتبط مانند آرتریت یا سندرم خستگی مزمن را نیز درمان می‌کند. این تکنیک خود را به بررسی بیشتر می‌رساند (یعنی نتایج باید مستند شده و داده‌های طولی کسب و منتشر شوند).

عوامل خطر

عوامل فردی زیادی وجود دارد که خطر ایجاد حفره استخوان فک را افزایش می دهد، اما معمولاً این خطر چند عاملی است. خطرات برای فرد می تواند تأثیرات خارجی مانند عوامل محیطی یا تأثیرات داخلی مانند عملکرد ضعیف سیستم ایمنی باشد. جداول 2 و 3 عوامل خطر خارجی و داخلی را فهرست می کنند.

یک کاغذ با متن روی آن توضیحات به طور خودکار تولید شد

یک کاغذ سفید با متن مشکی توضیحات به طور خودکار تولید شد

توجه داشته باشید که جدول 2، عوامل خطر داخلی، استعداد ژنتیکی را شامل نمی شود. در حالی که تصور می شود واریانس های ژنتیکی نقش دارند، هیچ گونه تنوع ژنی یا حتی ترکیبی از ژن ها به عنوان یک عامل خطر شناخته نشده است، با این حال تأثیرات ژنتیکی محتمل است. . یک مرور ادبیات سیستماتیک انجام شده در سال 2019 نشان داد که تعدادی از پلی‌مورفیسم‌های تک نوکلئوتیدی شناسایی شده‌اند، اما هیچ تکراری در بین مطالعات وجود ندارد. نویسندگان به این نتیجه رسیدند که با توجه به تنوع ژن‌هایی که ارتباط مثبتی با حفره‌ها نشان داده‌اند و عدم تکرارپذیری مطالعات، نقشی که علل ژنتیکی بازی می‌کنند متوسط ​​و ناهمگن به نظر می‌رسد. با این حال، هدف قرار دادن جمعیت های خاص ممکن است برای شناسایی تفاوت های ژنتیکی ضروری باشد. در واقع، همانطور که نشان داده شد، یکی از رایج ترین و اساسی ترین مکانیسم های پاتوفیزیولوژیک آسیب ایسکمیک استخوان، لخته شدن بیش از حد ناشی از حالت هایپرانعقاد است که معمولاً دارای زیربنای ژنتیکی هستند، همانطور که بوکوو و لامارچ (1999) توصیف کردند. جدول 4 ارائه شده توسط دکتر Bouquot، وضعیت های بیماری را فهرست می کند که شامل انعقاد بیش از حد است و 3 پاراگراف بعدی مروری بر برخی از یافته های دکتر Bouquot ارائه می دهد که او در نقش خود به عنوان مدیر تحقیقات در مرکز آموزش و تحقیقات فک و صورت ارائه کرده است.

در حفره های استخوان فک شواهد واضحی از استئونکروز ایسکمیک وجود دارد که یک بیماری مغز استخوان است که در آن استخوان به دلیل کمبود اکسیژن و مواد مغذی نکروزه می شود. همانطور که گفته شد، عوامل زیادی می توانند برای ایجاد حفره با هم تعامل داشته باشند و تا 80 درصد از بیماران مشکل تولید بیش از حد لخته خون در رگ های خونی خود را دارند که معمولا ارثی است. این بیماری معمولاً در طی آزمایشات معمول خون آشکار نمی شود. استخوان به ویژه در برابر این مشکل انعقادی بیش از حد حساس است و رگ‌های خونی بسیار متسع می‌شود. افزایش فشارهای داخلی اغلب دردناک؛ رکود خون؛ و حتی انفارکتوس این مشکل انعقادی ممکن است با سابقه خانوادگی سکته مغزی و حملات قلبی در سنین پایین (کمتر از 55 سال)، تعویض مفصل ران یا "آرتریت" (به ویژه در سنین پایین)، استئونکروز (به ویژه در سنین پایین)، عمقی مطرح شود. ترومبوز ورید، آمبولی ریوی (لخته شدن خون در ریه)، ترومبوز سیاهرگ شبکیه (لخته شدن در شبکیه چشم) و سقط مکرر. فک ها 2 مشکل خاص با این بیماری دارند: 1) استخوان بیمار پس از آسیب، توانایی مقاومت ضعیفی در برابر عفونت های درجه پایین ناشی از باکتری های دندان و لثه ندارد. و 2) استخوان ممکن است از کاهش جریان خون ناشی از بی حس کننده های موضعی که توسط دندانپزشکان در حین کار دندانپزشکی استفاده می شود، بهبود نیابد. شکل 5 نمای میکروسکوپی از یک ترومب داخل عروقی را ارائه می دهد.

جدول 4 حالت های بیماری که شامل انعقاد بیش از حد است. از هر پنج بیمار کاویتاسیون استخوان فک، چهار نفر یکی از این لخته‌ها را دارند

مشکلات عاملی

یک عکس حاوی متن، روزنامه، تصویر صفحه توضیحات به طور خودکار تولید می شود

توضیحات نقشه به طور خودکار تولید شد
صرف نظر از علت زمینه‌ای انعقاد زیاد، استخوان یا یک مغز فیبری (فیبرها می‌توانند در مناطق محروم از مواد مغذی زندگی کنند)، یک مغز چرب چرب و مرده ("پوسیدگی مرطوب")، یک مغز بسیار خشک و گاهی چرمی ("پوسیدگی خشک") ایجاد می‌کند. ) یا یک فضای مغزی کاملا توخالی ("کاویتاسیون").

هر استخوانی ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد، اما لگن، زانو و فک اغلب درگیر می شوند. درد اغلب شدید است اما حدود 1/3 استrd بیماران دردی را تجربه نمی کنند. بدن برای التیام خود از این بیماری مشکل دارد و 2/3rds در مواردی نیاز به برداشتن مغز آسیب دیده با جراحی، معمولاً با خراشیدن با کورت است. جراحی مشکل (و درد) را تقریباً در 3/4 از بین می برداینها از بیماران مبتلا به درگیری فک، اگرچه جراحی های مکرر، معمولاً روش های کوچکتر از اول، در 40٪ از بیماران، گاهی اوقات در سایر قسمت های فک مورد نیاز است، زیرا این بیماری اغلب دارای ضایعات "پرش" است (به عنوان مثال، چندین محل در فک استخوان های مشابه یا مشابه)، با مغز طبیعی بین. بیش از نیمی از بیماران هیپ در نهایت به این بیماری در لگن مقابل مبتلا می شوند. بیش از 1/3rd بیماران استخوان فک در سایر ربع های فک به این بیماری مبتلا می شوند. اخیراً مشخص شده است که 40 درصد از بیماران مبتلا به استئونکروز لگن یا فک به ضد انعقاد با هپارین با وزن مولکولی کم (Lovenox) یا کومادین با رفع درد و با بهبود استخوان پاسخ می‌دهند.

شکل 5 نمای میکروسکوپی از ترومبوس داخل عروقی

اگر به دنبال روشی غیردارویی برای کاهش خطر انعقاد خون هستید، می‌توانید از آنزیم‌های مکمل مانند ناتوکیناز یا لومبروکیناز قوی‌تر استفاده کنید که هر دو دارای خواص فیبرینولیتیک و ضد انعقاد هستند. علاوه بر این، حالات کمبود مس، که با اختلال عملکرد انعقادی مرتبط است، باید رد شوند، زیرا خطر افزایش انعقاد در بیماران مبتلا به حفره استخوان فک مشاهده می شود.

پیامدهای سیستمی و بالینی

وجود حفره‌های استخوان فک و آسیب‌شناسی مرتبط با آن‌ها شامل برخی علائم خاص است، اما اغلب شامل برخی علائم سیستمیک غیراختصاصی نیز می‌شود. بنابراین، تشخیص و درمان آن باید با بررسی کامل توسط تیم مراقبت انجام شود. منحصربه‌فردترین و پیشگامانه‌ترین یافته‌هایی که از زمان مقاله موضع IAOMT 2014 آشکار شده است، حل شرایط التهابی مزمن به ظاهر نامرتبط پس از درمان کاویتاسیون است. چه بیماری های سیستمیک ماهیت خودایمنی داشته باشند یا التهابی که در غیر این صورت رخ می دهد، پیشرفت های قابل توجهی از جمله بهبود سرطان گزارش شده است. مجموعه علائم مرتبط با این ضایعات بسیار فردی است و بنابراین قابل تعمیم یا به راحتی قابل تشخیص نیست. بنابراین، IAOMT بر این عقیده است که زمانی که بیمار مبتلا به حفره‌های استخوان فک با یا بدون درد موضعی مرتبط تشخیص داده می‌شود، و همچنین بیماری سیستمیک دیگری دارد که قبلاً به حفره‌های استخوان فک نسبت داده نشده است، بیمار نیاز به ارزیابی بیشتر دارد تا مشخص شود آیا بیماری با آن مرتبط است یا خیر. ، یا پیامد بیماری است. IAOMT از اعضای خود نظرسنجی کرد تا درباره علائم/بیماری های سیستمیک پس از جراحی کاویتاسیون بیشتر بداند. نتایج در پیوست I ارائه شده است.

به نظر می‌رسد وجود سیتوکین‌های تولید شده در ضایعات نکروزه و عروقی ضعیف حفره‌های استخوان فک به عنوان کانونی از سایتوکاین‌های التهابی عمل می‌کند که سایر نواحی التهاب را فعال و/یا مزمن نگه می‌دارد. تسکین یا حداقل بهبود درد موضعی فک پس از درمان، امید و انتظار می رود، اما این نظریه کانونی التهاب، که در زیر به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت، ممکن است توضیح دهد که چرا بسیاری از بیماری های به ظاهر «نامرتبط» که با شرایط التهابی مزمن ارتباط دارند. همچنین با درمان کاویتاسیون کاهش می یابد.

در حمایت از نتایج بدست آمده در مقاله موقعیت IAOMT در سال 2014 که حفره های استخوان فک و بیماری های سیستمیک را به هم مرتبط می کند، تحقیقات و مطالعات بالینی که اخیراً توسط Lechner، von Baehr و دیگران منتشر شده است، نشان می دهد که ضایعات حفره استخوان فک حاوی مشخصات سیتوکین خاصی است که در سایر آسیب شناسی های استخوانی دیده نمی شود. . در مقایسه با نمونه‌های استخوان فک سالم، آسیب‌شناسی حفره‌ای دائماً یک افزایش شدید فاکتور رشد فیبروبلاست (FGF-2)، آنتاگونیست گیرنده اینترلوکین 1 (Il-1ra) و از اهمیت ویژه‌ای، RANTES را نشان می‌دهد. RANTES، همچنین به عنوان CCL5 (سی سی موتیف لیگاند 5) شناخته می شود، به عنوان یک سیتوکین کموتاکتیک با یک اثر پیش التهابی قوی توصیف شده است. نشان داده شده است که این کموکاین ها در چندین مرحله از پاسخ ایمنی تداخل دارند و به طور قابل توجهی در شرایط پاتولوژیک و عفونت های مختلف دخالت دارند. مطالعات نشان داده اند که RANTES در بسیاری از بیماری های سیستمیک مانند آرتریت، سندرم خستگی مزمن، درماتیت آتوپیک، نفریت، کولیت، آلوپسی، اختلالات تیروئید و ترویج مولتیپل اسکلروزیس و بیماری پارکینسون نقش دارد. علاوه بر این، نشان داده شده است که RANTES باعث تسریع رشد تومور می شود.

فاکتورهای رشد فیبروبلاست نیز در ایجاد کاویتاسیون استخوان فک نقش دارند. فاکتورهای رشد فیبروبلاست، FGF-2، و گیرنده های مرتبط با آنها، مسئول بسیاری از عملکردهای حیاتی از جمله تکثیر سلولی، بقا و مهاجرت هستند. آنها همچنین مستعد ربوده شدن توسط سلول های سرطانی و ایفای نقش انکوژنیک در بسیاری از سرطان ها هستند. به عنوان مثال، FGF-2 باعث پیشرفت تومور و سرطان در سرطان پروستات می شود. علاوه بر این، سطوح FGF-2 ارتباط مستقیمی با پیشرفت، متاستاز و پیش آگهی ضعیف بقا در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال نشان داده است. در مقایسه با گروه کنترل بدون سرطان، بیماران مبتلا به کارسینوم معده به طور قابل توجهی سطوح بالاتری از FGF-2 در سرم خود دارند. این پیام رسان های التهابی در بسیاری از بیماری های جدی دخیل هستند، چه ماهیت التهابی داشته باشند و چه سرطانی. برخلاف RANTES/CCL5 و FGF-2، نشان داده شده است که IL1-ra به عنوان یک واسطه ضد التهابی قوی عمل می‌کند و به فقدان علائم التهابی رایج در برخی از ضایعات حفره کمک می‌کند.

سطوح بیش از حد RANTES و FGF-2 در ضایعات حفره ای مقایسه شده و با سطوح مشاهده شده در سایر بیماری های سیستمیک مانند اسکلروز جانبی آمیوتروفیک، (ALS)، مولتیپل اسکلروزیس (MS)، آرتریت روماتوئید و سرطان سینه مرتبط است. در واقع، سطح این پیام‌رسان‌ها در حفره‌های استخوان فک بیشتر از سرم و مایع مغزی نخاعی بیماران ALS و MS است. تحقیقات فعلی توسط Lechner و von Baehr افزایش 26 برابری RANTES را در ضایعات استئونکروز استخوان فک در بیماران مبتلا به سرطان پستان نشان داده است. لکنر و همکارانش پیشنهاد می کنند RANTES حاصل از کاویتاسیون ممکن است به عنوان تسریع کننده توسعه و پیشرفت سرطان سینه عمل کند.

همانطور که قبلا ذکر شد، موارد متعددی از حفره بدون علامت استخوان فک وجود دارد. در این موارد، سیتوکین‌های حاد پیش التهابی مانند TNF-alpha و IL-6 در یافته‌های پاتوهیستولوژیک نمونه‌های کاویتاسیون به تعداد زیاد دیده نمی‌شوند. در این بیماران، فقدان این سیتوکین های پیش التهابی با سطوح بالای آنتاگونیست گیرنده اینترلوکین 1 سیتوکین ضد التهابی (Il-1ra) همراه است. نتیجه معقول این است که التهاب حاد مرتبط با حفره های استخوان فک تحت کنترل سطوح بالای RANTES/FGF-2 است. در نتیجه، برای تشخیص، Lechner و von Baehr پیشنهاد می‌کنند که تمرکز بر وجود التهاب را کاهش داده و مسیر سیگنال‌دهی را عمدتاً از طریق بیان بیش از حد RANTES/FGF-2 در نظر بگیرید. سطوح بالای RANTES/FGF-2 در بیماران کاویتاسیون نشان می دهد که این ضایعات ممکن است باعث ایجاد مسیرهای سیگنالینگ بیماری زا مشابه و متقابلاً تقویت کننده به سایر اندام ها شوند. سیستم ایمنی در پاسخ به سیگنال‌های خطر فعال می‌شود، که مسیرهای مولکولی ذاتی مختلفی را برمی‌انگیزد که به تولید سیتوکین‌های التهابی و فعال شدن احتمالی سیستم ایمنی تطبیقی ​​ختم می‌شود. این موضوع از این ایده و نظریه حمایت می کند که حفره استخوان فک ممکن است به عنوان یک علت اساسی بیماری های التهابی مزمن از طریق تولید RANTES/FGF-2 عمل کند و بیشتر توضیح می دهد که چرا علائم حاد التهاب همیشه توسط بیمار در ضایعات استخوان فک دیده یا احساس نمی شود. خودشان بنابراین، حفره‌های استخوان فک و این پیام‌رسان‌های مرتبط، جنبه‌ای یکپارچه از بیماری التهابی را نشان می‌دهند و به عنوان یک علت بالقوه بیماری عمل می‌کنند. حذف حفره ها ممکن است کلیدی برای معکوس کردن بیماری های التهابی باشد. این با مشاهده کاهش سطح سرمی RANTES پس از مداخله جراحی در 5 بیمار مبتلا به سرطان پستان پشتیبانی می شود (جدول 5 را ببینید). تحقیقات بیشتر و آزمایش سطوح RANTES/CCL5 ممکن است بینشی در مورد این رابطه ارائه دهد. مشاهدات دلگرم کننده، بهبود کیفیت زندگی است که توسط بسیاری از بیماران کاویتاسیون استخوان فک، خواه تسکین در محل عمل یا کاهش التهاب مزمن یا بیماری در جاهای دیگر باشد.

جدولی با اعداد و نمادها شرح به طور خودکار تولید می شود

جدول 5

کاهش (قرمز) در RANTES/CCL5 سرم در 5 بیمار مبتلا به سرطان پستان که تحت عمل جراحی استئونکروز چربی-دژنراتیو استخوان فک (FDOJ) قرار گرفتند. جدول اقتباس شده از

Lechner et al, 2021. حفره استخوان فک بیان شده RANTES/CCL5: مطالعات موردی مرتبط با التهاب خاموش در استخوان فک با معرفت شناسی سرطان پستان. سرطان سینه: اهداف و درمان.

روش های درمانی

با توجه به کمبود ادبیات در مورد درمان ضایعات حفره ای، IAOMT اعضای خود را بررسی کرد تا اطلاعاتی را در مورد اینکه چه روندها و درمان هایی به سمت "استاندارد مراقبت" در حال توسعه هستند جمع آوری کند. نتایج نظرسنجی به طور خلاصه در ضمیمه دوم مورد بحث قرار گرفته است.

پس از تعیین محل و اندازه ضایعات، روش های درمانی مورد نیاز است. IAOMT بر این عقیده است که به طور کلی باقی گذاشتن "استخوان مرده" در بدن انسان غیرقابل قبول است. این بر اساس داده‌هایی است که نشان می‌دهد حفره‌های استخوان فک می‌توانند کانونی برای سیتوکین‌ها و اندوتوکسین‌های سیستمیک باشند تا روند تخریب سلامت کلی بیمار را آغاز کنند.

در شرایط ایده آل باید بیوپسی برای تایید تشخیص هر گونه آسیب شناسی استخوان فک و رد سایر بیماری ها انجام شود. سپس، درمان برای حذف یا حذف آسیب شناسی درگیر و تحریک رشد مجدد استخوان طبیعی و حیاتی ضروری است. در این زمان در ادبیات بررسی شده، به نظر می رسد درمان جراحی شامل بریدن استخوان غیر حیاتی آسیب دیده، درمان مطلوب برای حفره های استخوان فک باشد. درمان شامل استفاده از بی‌حس کننده‌های موضعی است که به یک ملاحظات مهم منجر می‌شود. قبلاً تصور می شد که از داروهای بیهوش کننده حاوی اپی نفرین که دارای خواص انقباض عروقی شناخته شده هستند، باید در بیمارانی که ممکن است جریان خون مرتبط با وضعیت بیماری خود را مختل کرده باشند، اجتناب شود. با این حال، در یک سری از مطالعات مولکولی، تمایز استئوبلاستی با استفاده از اپی نفرین افزایش یافت. بنابراین، پزشک باید به صورت موردی تعیین کند که آیا از اپی نفرین استفاده کند یا خیر و اگر چنین است، مقداری که باید استفاده شود که بهترین نتیجه را به همراه خواهد داشت.

پس از عمل جراحی و کورتاژ کامل ضایعه و آبیاری با نرمال سالین استریل، با قرار دادن پیوندهای فیبرین غنی از پلاکت (PRF) در فضای خالی استخوانی، بهبودی بهبود می یابد. استفاده از کنسانتره های فیبرین غنی از پلاکت در روش های جراحی نه تنها از نقطه نظر لخته شدن مفید است، بلکه از جنبه آزادسازی فاکتورهای رشد در یک دوره حداکثر تا چهارده روز پس از عمل جراحی مفید است. قبل از استفاده از گرافت های PRF و سایر درمان های کمکی، عود ضایعه استئونکروز استخوان فک پس از جراحی در 40 درصد موارد رخ داده است.

مطالعه عوامل خطر خارجی بیان شده در جدول 2 قویاً نشان می دهد که می توان از پیامدهای نامطلوب با تکنیک جراحی مناسب و تعامل پزشک/بیمار، به ویژه در جمعیت های مستعد جلوگیری کرد. توصیه می‌شود که تکنیک‌های اتروماتیک، به حداقل رساندن یا پیشگیری از بیماری‌های پریودنتال و سایر بیماری‌های دندانی، و انتخاب آرمنتاریومی که بهترین نتایج درمانی را ممکن می‌سازد، در نظر بگیرید. ارائه دستورالعمل های کامل قبل و بعد از عمل به بیمار، از جمله خطرات مرتبط با سیگار کشیدن، می تواند به به حداقل رساندن پیامدهای منفی کمک کند.

با در نظر گرفتن فهرست گسترده عوامل خطر بالقوه مندرج در جداول 2 و 3، مشاوره با تیم مراقبت گسترده بیمار توصیه می شود تا به درستی عوامل خطر پنهان احتمالی که ممکن است در ایجاد حفره استخوان فک کمک کنند، مشخص شود. به عنوان مثال، یک نکته مهم در درمان حفره‌های استخوان فک این است که آیا فرد از داروهای ضد افسردگی، به‌ویژه مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) استفاده می‌کند یا خیر. SSRI ها با کاهش تراکم توده استخوانی و افزایش نرخ شکستگی مرتبط هستند. SSRI فلوکستین (پروزاک) به طور مستقیم تمایز و کانی سازی استئوبلاست ها را مهار می کند. حداقل دو مطالعه مستقل که کاربران SSRI را در مقایسه با گروه شاهد بررسی می‌کنند نشان داده‌اند که استفاده از SRRI با شاخص‌های مورفومتریک پانورامیک بدتری همراه است.

پیش شرطی کردن نیز ممکن است به نتایج موفقیت آمیز درمان کمک کند. این شامل ایجاد یک محیط بافتی مناسب برای بهبودی با تامین سطوح کافی از مواد مغذی مناسب برای بدن است که با بهینه‌سازی هموستاز در بدن، زمین بیولوژیکی را بهبود می‌بخشد. تاکتیک‌های پیش‌شرطی همیشه ممکن یا قابل قبول برای بیمار نیست، اما برای بیمارانی که دارای استعدادهای شناخته شده هستند، مانند افرادی که دارای استعداد ژنتیکی، اختلالات درمانی یا سلامتی به خطر افتاده هستند، مهم‌تر است. در چنین مواردی، بسیار مهم است که این بهینه سازی برای به حداقل رساندن سطوح استرس اکسیداتیو اتفاق بیفتد، که نه تنها می تواند روند بیماری را تحریک کند بلکه می تواند در بهبود مورد نظر نیز اختلال ایجاد کند.

در حالت ایده آل، کاهش هر گونه بار سمی روی بدن مانند فلوراید و/یا جیوه از پرکردگی های آمالگام دندان باید قبل از درمان پوسیدگی استخوان فک کامل شود. جیوه می تواند آهن را در زنجیره انتقال الکترون میتوکندری جابجا کند. این منجر به آهن آزاد اضافی (آهن آهنی یا Fe++) می‌شود که باعث تولید گونه‌های اکسیژن فعال آسیب‌رسان (ROS) که به عنوان رادیکال‌های آزاد نیز شناخته می‌شوند، تولید می‌کنند که باعث استرس اکسیداتیو می‌شوند. آهن اضافی در بافت استخوانی نیز عملکرد مناسب استئوبلاست ها را مهار می کند، که بدیهی است در هنگام تلاش برای بهبود یک اختلال استخوانی تأثیر منفی خواهد داشت.

سایر کمبودها نیز باید قبل از درمان برطرف شوند. هنگامی که کمبود مس، منیزیم و رتینول در دسترس زیستی وجود داشته باشد، متابولیسم و ​​بازیافت آهن در بدن دچار اختلال می شود، که به آهن آزاد اضافی در مکان های اشتباه منجر می شود که منجر به استرس اکسیداتیو حتی بیشتر و خطر بیماری می شود. به طور خاص، بسیاری از آنزیم‌ها در بدن (مانند سرولوپلاسمین) زمانی غیرفعال می‌شوند که سطح مس، منیزیم و رتینول در دسترس زیستی کافی وجود نداشته باشد، که پس از آن اختلالات سیستمیک آهن و در نتیجه افزایش استرس اکسیداتیو و خطر ابتلا به بیماری را تداوم می‌بخشد.

استراتژی های درمان جایگزین

تکنیک های جایگزین که به عنوان درمان های اولیه یا حمایتی استفاده می شوند نیز باید ارزیابی شوند. اینها شامل هومیوپاتی، تحریک الکتریکی، نور درمانی مانند تعدیل نوری، و لیزر، اکسیژن/ازون درجه پزشکی، اکسیژن هیپرباریک، روش های ضد انعقاد، داروهای سانوم، تغذیه و مواد غذایی، سونای مادون قرمز، اوزون درمانی داخل وریدی، انرژی درمانی و غیره است. در حال حاضر، علمی انجام نشده است که ثابت کند این اشکال جایگزین درمان قابل دوام یا ناکارآمد هستند. استانداردهای مراقبت برای اطمینان از بهبودی و سم زدایی مناسب باید ایجاد شود. تکنیک های ارزیابی موفقیت باید آزمایش و استاندارد شوند. پروتکل ها یا روش هایی برای کمک به تعیین اینکه چه زمانی درمان مناسب است و چه زمانی مناسب نیست، باید برای ارزیابی ارائه شوند.

نتیجه گیری

تحقیقات نشان داده است که وجود کاویتاسیون استخوان فک یک فرآیند بیماری موذی است که با کاهش جریان خون همراه است. جریان خون مدولاری به خطر افتاده منجر به مینرالیزه شدن ضعیف و عروقی شدن ناکافی در نواحی از استخوان فک می‌شود که می‌توانند با پاتوژن‌ها آلوده شوند و مرگ سلولی را افزایش دهند. جریان خون کند در ضایعات حفره ای، تحویل آنتی بیوتیک ها، مواد مغذی و پیام رسان های ایمنی را به چالش می کشد. محیط ایسکمیک همچنین می‌تواند واسطه‌های التهابی مزمن را در خود جای دهد و آن‌ها را تقویت کند که ممکن است اثرات مخرب‌تری بر سلامت سیستمیک داشته باشند. استعداد ژنتیکی، کاهش عملکرد سیستم ایمنی، اثرات برخی داروها، تروما و عفونت‌ها و عوامل دیگری مانند سیگار کشیدن می‌توانند باعث تحریک یا تسریع ایجاد حفره‌های استخوان فک شوند.

همراه با پاتولوژیست برجسته استخوان فک، دکتر جری بوکوت، IAOMT در حال ارائه و ترویج شناسایی صحیح بافت شناسی و پاتولوژیک ضایعات حفره ای استخوان فک به عنوان بیماری مزمن مدولاری ایسکمیک استخوان فک، CIMDJ است. اگرچه بسیاری از نام‌ها، مخفف‌ها و اصطلاحات از لحاظ تاریخی برای نشان دادن این بیماری استفاده می‌شوند، IAOMT متقاعد شده است که این مناسب‌ترین اصطلاح برای توصیف شرایط پاتولوژیک و میکروهیستولوژیک است که معمولاً در حفره‌های استخوان فک یافت می‌شود.

اگرچه تشخیص اکثر ضایعات حفره ای استخوان فک با رادیوگرافی های معمول دشوار است و بیشتر آنها دردناک نیستند، هرگز نباید تصور کرد که روند بیماری وجود ندارد. بسیاری از فرآیندهای بیماری وجود دارند که تشخیص آنها دشوار است و بسیاری از آنها دردناک نیستند. اگر از درد به عنوان شاخصی برای درمان استفاده کنیم، بیماری پریودنتال، دیابت و بیشتر سرطان ها درمان نمی شوند. دندانپزشکان امروزی طیف وسیعی از روش‌ها را برای درمان موفقیت‌آمیز حفره‌های استخوان فک در اختیار دارند و عدم تشخیص بیماری و توصیه درمان کمتر از عدم تشخیص و درمان بیماری پریودنتال جدی نیست. برای سلامتی و رفاه بیماران ما، یک تغییر پارادایم برای همه متخصصان مراقبت های بهداشتی، از جمله دندانپزشکان و پزشکان، ضروری است تا 1) شیوع پوسیدگی استخوان فک را بشناسند و 2) ارتباط بین پوسیدگی استخوان فک و بیماری سیستمیک را تصدیق کنند.

1. Botelho J، Mascarenhas P، Viana J، و همکاران. مروری بر شواهد مرتبط با سلامت دهان و بیماری های غیرواگیر سیستمیک. Nat Commun. 2022؛ 13 (1): 7614. doi:10.1038/s41467-022-35337-8

2. Liccardo D، Cannavo A، Spagnuolo G، و همکاران. بیماری پریودنتال: یک عامل خطر برای دیابت و بیماری های قلبی عروقی. Int J Mol Sci. 2019؛ 20 (6): 1414. doi: 10.3390/ijms20061414

3. Lechner J. استئونکروز مزمن استخوان فک (NICO): محرک ناشناخته برای بیماری سیستمیک و یک رویکرد جدید پزشکی یکپارچه ممکن است؟ مجله تحقیقات پزشکی جایگزین. 2013؛ 5 (3): 243.

4. Noujeim M، Prihoda T، Langlais R، Nummikoski P. ارزیابی توموگرافی کامپیوتری با پرتو مخروطی با وضوح بالا در تشخیص ضایعات استخوانی بین رادیکولار شبیه سازی شده. رادیولوژی دندان فک و صورت. 2009؛ 38 (3): 156-162. doi:10.1259/dmfr/61676894

5. von Arx T، Janner SFM، Hänni S، Bornstein MM. ارزیابی رادیوگرافیک بهبود استخوان با استفاده از اسکن توموگرافی کامپیوتری با پرتو مخروطی 1 و 5 سال پس از جراحی آپیکال. جی اندود. 2019؛ 45 (11): 1307-1313. doi:10.1016/j.joen.2019.08.008

6. Bouquot JE. مروری موضعی از مرکز آموزش و تحقیقات فک و صورت: بیماری مزمن ایسکمیک استخوان (CIBD). منتشر شده آنلاین 2014.

7. نوئل اچ آر. سخنرانی در مورد پوسیدگی و نکروز استخوان. ام جی دنت Sci. 1868؛ 1 (9): 425-431. دسترسی به 18 ژوئن 2021. https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC6088964/

8. WC بارت. آسیب شناسی دهان و عمل: کتاب درسی برای استفاده دانشجویان در دانشکده های دندانپزشکی و کتاب دستی برای دندانپزشکان. SS White Dental Mfg. 1901.

9. جی وی مشکی. آسیب شناسی خاص دندان. شرکت انتشارات پزشکی-دنتال، شیکاگو. 1915؛ 1 (9): 1. https://babel.hathitrust.org/cgi/pt?id=nnc2.ark:/13960/t72v37t0r&view=1up&seq=388

10. Ratner EJ، Person P، Kleinman DJ، Shklar G، Socransky SS. حفره های استخوان فک و نورالژی های سه قلو و غیر معمول صورت. جراحی دهان، طب دهان، آسیب شناسی دهان. 1979؛ 48 (1): 3-20.

11. Neville BW، Damm DD، Allen CM، Bouquot JE. آسیب شناسی دهان و فک و صورت، ساندرز. سنت لوئیس انتشار آنلاین 2009: 453-459.

12. Bouquot J, Roberts A, Person P, Christian J. استئونکروز حفره ای ناشی از نورالژی (NICO). استئومیلیت در 224 نمونه استخوان فک از بیماران مبتلا به نورالژی صورت. جراحی دهان، طب دهان و پاتولوژی دهان. 1992؛ 73:307-319; بحث 319. doi:10.1016/0030-4220(92)90127-C

13. Adams W, Brown CR, Roberts A, et al. استئومیلیت فیبروزان مزمن: بیانیه موقعیت کرانیو. 2014؛ 32 (4): 307-
310. doi:10.1179/0886963414Z.00000000057

14. Padwa BL، Dentino K، Robson CD، Woo SB، Kurek K، Resnick CM. استئومیلیت مزمن غیر باکتریایی فک کودکان: ویژگی های بالینی، رادیوگرافی و هیستوپاتولوژیک. J Oral Maxillofac Surg. 2016؛ 74 (12): 2393-2402. doi:10.1016/j.joms.2016.05.021

15. Lechner J, Zimmermann B, Schmidt M, von Baehr V. سونوگرافي اولتراسوند براي تشخيص نقايص استخوان فک با پوکي استخوان کانوني مطالعه تطبيقي باليني با واحدهاي Hounsld مربوطه و بيان RANTES/CCL5. Clin Cosmet Investig Dent. 2020؛ 12:205-216. doi:10.2147/CCIDE.S247345

16. Lechner J, Schulz T, Lejeune B, von Baehr V. کاویتاسیون استخوان فک بیان شده RANTES/CCL5: مطالعات موردی پیوند التهاب خاموش در استخوان فک با معرفت شناسی سرطان پستان. سرطان سینه (Dove Med Press). 2021؛ 13:225-240. doi:10.2147/BCTT.S295488

17. Lechner J, Huesker K, Von Baehr V. تاثیر رانتس از استخوان فک بر سندرم خستگی مزمن. J Biol Regul Homeost Agents. 2017؛ 31 (2): 321-327.

18. Ruggiero SL، Dodson TB، Fantasia J، و همکاران. مقاله موضعی انجمن آمریکایی جراحان دهان و فک و صورت در مورد استئونکروز فک مرتبط با دارو - به روز رسانی 2014. مجله جراحی دهان و فک و صورت. 2014؛ 72 (10): 1938-1956. doi:10.1016/j.joms.2014.04.031

19. Palla B, Burian E, Klecker JR, Fliefel R, Otto S. مرور سیستماتیک زخم دهان با جداسازی استخوان. J Craniomaxillofac Surg. 2016؛ 44 (3): 257-264. doi:10.1016/j.jcms.2015.11.014

20. Nicolatou-Galitis O, Kouri M, Papadopoulou E, et al. استئونکروز فک مربوط به داروهای غیر ضد جذب: یک بررسی سیستماتیک حمایت از سرطان 2019؛ 27 (2): 383-394. doi:10.1007/s00520-018-4501-x

21. Kawahara M، Kuroshima S، Sawase T. ملاحظات بالینی برای استئونکروز فک مرتبط با دارو: بررسی ادبیات جامع. دندانه ایمپلنت Int J. 2021؛ 7 (1): 47. doi:10.1186/s40729-021-00323-0

22. Kuroshima S، Sasaki M، Murata H، Sawase T. استئونکروز مرتبط با دارو ضایعات فک مانند در جوندگان: یک بررسی جامع سیستماتیک و متاآنالیز. ژرودنتولوژی. 2019؛ 36 (4): 313-324. doi:10.1111/ger.12416

23. Bouquot JE, McMahon RE. درد نوروپاتیک در استئونکروز فک و صورت. مجله جراحی دهان و فک و صورت. 2000؛ 58 (9): 1003-1020. doi:10.1053/joms.2000.8744

24. Shankland W. مدولاری و بیماری ادنتوژنیک در فک دردناک: بررسی بالینی آسیب شناسی 500 ضایعه متوالی. کرانیو: مجله تمرین جمجمه فکی. 2002؛ 20:295-303. doi:10.1080/08869634.2002.11746222

25. Glueck CJ, McMahon RE, Bouquot J, et al. ترومبوفیلی، هیپوفیبرینولیز و استئونکروز آلوئولی فک. جراحی دهان، طب دهان، آسیب شناسی دهان، رادیولوژی دهان، و اندودنتولوژی. 1996؛ 81 (5): 557-566. doi:10.1016/S1079-2104(96)80047-3

26. Bouquot JE, LaMarche MG. استئونکروز ایسکمیک تحت پونتیک دندان مصنوعی جزئی ثابت: ویژگی های رادیوگرافی و میکروسکوپی در 38 بیمار مبتلا به درد مزمن. مجله دندانپزشکی پروتز. 1999؛ 81 (2): 148-158. doi:10.1016/S0022-3913(99)70242-8

27. Bender IB، Seltzer S. Roentgenographic and Direct Observation of Experimental Lesions in Bone: I† †Bender IB و Seltzer S. Roentgenographic and direct lesions in bone I. J Am Dent Assoc 62:152-60, 1961 حق چاپ (ج) 1961 انجمن دندانپزشکی آمریکا. تمامی حقوق محفوظ است. با مجوز ADA Publishing، بخش ADA Business Enterprises, Inc. Journal of Endodontics تجدید چاپ شده است. 2003؛ 29 (11): 702-706. doi:10.1097/00004770-200311000-00005

28. Gaia BF، Sales MAO de، Perrella A، Fenyo-Pereira M، Cavalcanti MGP. مقایسه بین توموگرافی کامپیوتری با پرتو مخروطی و چند برشی برای شناسایی ضایعات استخوانی شبیه سازی شده. Braz oral res. 2011؛ ​​25 (4): 362-368. doi:10.1590/S1806-83242011000400014

29. Esposito SA، Huybrechts B، Slagmolen P، و همکاران. یک روش جدید برای تخمین حجم نقایص استخوان با استفاده از توموگرافی کامپیوتری با پرتو مخروطی: یک مطالعه آزمایشگاهی. مجله ریشه دندان. 2013؛ 39 (9): 1111-1115. doi:10.1016/j.joen.2013.04.017

30. Patil N، Gadda R، Salvi R. توموگرافی کامپیوتری پرتو مخروطی: افزودن بعد سوم. مجله معاصر

Dentistry. 2012;2:84-88. doi:10.5005/jp-journals-10031-1017

31. Tyndall DA، Rathore S. Cone-Beam CT کاربردهای تشخیصی: پوسیدگی، ارزیابی استخوان پریودنتال، و کاربردهای ریشه. کلینیک های دندانپزشکی آمریکای شمالی 2008؛ 52 (4): 825-841. doi:10.1016/j.cden.2008.05.002

32. Lechner J, Mayer W. Lechner Papers. مجله اروپایی پزشکی یکپارچه. 2021؛ 2 (2): 71-77. doi:10.1016/j.eujim.2010.03.004

33. لچنر ج، باهر وی. التهاب خاموش در فک و اختلالات عصبی - مطالعه موردی که بیان بیش از حد رانت/Ccl5 در استخوان فک را با گیرنده های کموکاین در سیستم عصبی مرکزی مرتبط می کند. 2017؛ 3 (3): 7.

34. سجادی حص، سیدین ح، آریانخصال ع، آسیابار ع. مروری سیستماتیک بر اثربخشی ترموگرافی در تشخیص بیماری ها مجله بین المللی سیستم های تصویربرداری و فناوری. 2013؛ 23 (2): 188-193. doi:10.1002/ima.22051

35. Voll R. The-phenomenon-of-medicine-testing-in-electroacupuncture-excording-to-voll-1980.pdf. مجله آمریکایی طب سوزنی. 1980؛ 8 (2).

36. آموزش ویژه Yu S.: ارزیابی مریدین طب سوزنی برای پزشکان، دندانپزشکان و متخصصان بهداشت. Prevention & Healing Inc. منتشر شده در سال 2023. مشاهده شده در 17 آوریل 2023. https://preventionandhealing.com/training/

37. Mallory MJ, Do A, Bublitz SE, Veleber SJ, Bauer BA, Bhagra A. سوراخ کردن افسانه های طب سوزنی. J Integr Med. 2016؛ 14 (5): 311-314. doi:10.1016/S2095-4964(16)60269-8

38. Yu S. Accidental Cure: Extraordinary Medicine for Extraordinary Patients. پیشگیری و شفا، Inc. 2010.

39. ساندرو پریرا دا سیلوا J، پولانو E، راجه NS، Troulis MJ، آگوست M. استعداد ژنتیکی برای استئونکروز فک های مرتبط با دارو: یک بررسی سیستماتیک. Int J Oral Maxillofac Surg. 2019؛ 48 (10): 1289-1299. doi:10.1016/j.ijom.2019.04.014

40. Bastida-Lertxundi N، Leizaola-Cardesa IO، Hernando-Vázquez J، و همکاران. فارماکوژنومیک در استئونکروز فک مرتبط با دارو: مروری بر ادبیات سیستماتیک Eur Rev Med Pharmacol Sci. 2019؛ 23 (23): 10184-10194. doi:10.26355/eurrev_201912_19652

41. چوی اچ، لی جی، لی جی اچ، کیم جی اچ. ارتباط ژنتیکی بین پلی‌مورفیسم‌های VEGF و BRONJ در جمعیت کره بیماری های دهان. 2015؛ 21 (7): 866-871. doi:10.1111/odi.12355

42. Bouquot J, McMahon RE. بیماری مزمن ایسکمیک مدولاری (CIMD). که در: ؛ 2010. مشاهده شده در 31 ژوئیه 2023. https://onedrive.live.com/edit.aspx?resid=384A4E74E0411B39!77453&ithint=file%2cpptx&wdLOR=cCB70F430-740EAA2-43E01B1-7E3B29-9-0A-XNUMXA-XNUMX-AXNUMX کلید=!AOmXNUMXrDpkTbzQwSXNUMX

43. Kwok M. Lumbrokinase – آنزیمی برای چیزی بیش از سلامت گردش خون! نامه تاونسند منتشر شده در مه 2018. مشاهده شده در 26 ژوئن 2023. https://www.townsendletter.com/article/lumbrokinase-an-enzyme-for-more-than-just- circulatory-health/

44. Lynch SM, Klevay LM. اثرات کمبود مس در رژیم غذایی بر فعالیت فاکتورهای انعقادی پلاسما در موش‌های نر و ماده مجله بیوشیمی تغذیه. 1992؛ 3 (8): 387-391. doi:10.1016/0955-2863(92)90012-8

45. Lechner J, von Baehr V. RANTES و فاکتور رشد فیبروبلاست 2 در حفره‌های استخوان فک: محرک‌های بیماری سیستمیک؟
Int J Gen Med. 2013؛ 6:277-290. doi:10.2147/IJGM.S43852

46. ​​Lechner J, Mayer W. پیام رسان های ایمنی در نورالژی ناشی از استئونکروز حفره ای (NICO) در استخوان فک و

تداخل سیستمیک مجله اروپایی پزشکی یکپارچه. 2010؛ 2 (2): 71-77. doi:10.1016/j.eujim.2010.03.004

47. Lechner J, Schick F. سندرم خستگی مزمن و نقایص مغز استخوان فک - گزارش موردی در مورد تشخیص اضافی دندان با اشعه ایکس با سونوگرافی. Int Med Case Rep J. 2021؛ 14:241-249. doi:10.2147/IMCRJ.S306641

48. Giri D، Ropiquet F، Ittmann M. تغییرات در بیان فاکتور رشد پایه فیبروبلاست (FGF) 2 و گیرنده آن FGFR-1 در سرطان پروستات انسان. Clin Cancer Res. 1999؛ 5 (5): 1063-1071.

49. جورج ML، Eccles SA، Tutton MG، Abulafi AM، Swift RI. ارتباط سطح فاکتور رشد اندوتلیال عروقی پلاسما و سرم با تعداد پلاکت در سرطان کولورکتال: شواهد بالینی از مهار پلاکت؟ Clin Cancer Res. 2000؛ 6 (8): 3147-3152.

50. Tanimoto H، Yoshida K، Yokozaki H، و همکاران. بیان فاکتور رشد فیبروبلاست پایه در کارسینوم معده انسان
Virchows Arch B Cell Pathol شامل مول پاتول. 1991؛ 61 (4): 263-267. doi:10.1007/BF02890427

51. Lechner J, Rudi T, von Baehr V. Osteoimmunology of tumor necrosis factor-alpha, IL-6, and RANTES/CCL5: مروری بر الگوهای التهابی شناخته شده و ناشناخته در استئونکروز. Clin Cosmet Investig Dent. 2018؛ 10:251-262. doi:10.2147/CCIDE.S184498

52. Lechner J, Von Baehr V. مسیرهای سیگنالینگ بیش فعال کموکاین RANTES/CCL5 در استئوپاتی استخوان فک در بیماران سرطان سینه - گزارش مورد و تحقیق. سرطان سینه (Aukl). 2014؛ 8:BCBCR.S15119. doi:10.4137/BCBCR.S15119

53. Lechner J, von Baehr V, Schick F. RANTES/CCL5 سیگنال‌دهی از حفره‌های استخوان فک به معرفت‌شناسی مولتیپل اسکلروزیس - تحقیقات و مطالعات موردی. DNND. 2021؛ جلد 11:41-50. doi:10.2147/DNND.S315321

54. Lechner J, Von Baehr V. درد نوروپاتیک محیطی صورت/سه قلو و RANTES/CCL5 در کاویتاسیون استخوان فک.
طب مکمل و جایگزین مبتنی بر شواهد. 2015؛ 2015: 1-9. doi:10.1155/2015/582520

55. Goldblatt LI، Adams WR، Spolnik KJ، Deardorf KA، Parks ET. استئومیلیت فیبروزان مزمن فک: یکی از علل مهم دردهای سرکش صورت مطالعه بالینی پاتولوژیک 331 مورد در 227 بیمار. Oral Surg Oral Med Oral Pathol Oral Radiol. 2017؛ 124 (4): 403-412.e3. doi:10.1016/j.oooo.2017.05.512

56. Uemura T, Ohta Y, Nakao Y, Manaka T, Nakamura H, Takaoka K. اپی نفرین تمایز استئوبلاستی را با افزایش سیگنال دهی پروتئین مورفوژنتیک استخوان از طریق مسیر سیگنالینگ cAMP/ پروتئین کیناز A تسریع می کند. استخوان. 2010؛ 47 (4): 756-765. doi:10.1016/j.bone.2010.07.008

57. He L, Lin Y, Hu X, Zhang Y, Wu H. مطالعه مقایسه ای فیبرین غنی از پلاکت (PRF) و پلاسمای غنی از پلاکت (PRP) بر روی تأثیر تکثیر و تمایز استئوبلاست های موش در شرایط آزمایشگاهی. جراحی دهان، طب دهان، آسیب شناسی دهان، رادیولوژی دهان، و اندودنتولوژی. 2009؛ 108 (5): 707-713. doi:10.1016/j.tripleo.2009.06.044

58. Karp JM, Sarraf F, Shoichet MS, Davies JE. داربست های پر از فیبرین برای مهندسی بافت استخوان: مطالعه Anin vivo. J Biomed Mater Res. 2004؛ 71A (1): 162-171. doi:10.1002/jbm.a.30147

59. Dohan DM, Choukroun J, Diss A, et al. فیبرین غنی از پلاکت (PRF): یک کنسانتره پلاکتی نسل دوم. بخش اول: مفاهیم تکنولوژیکی و تکامل. Oral Surg Oral Med Oral Pathol Oral Radiol Endod. 2006؛ 101 (3): e37-44. doi:10.1016/j.tripleo.2005.07.008

60. Thorat M، Pradeep AR، Pallavi B. اثر بالینی فیبرین غنی از پلاکت اتولوگ در درمان نقایص داخل استخوانی: یک کارآزمایی بالینی کنترل شده. جی کلین پریودنتول. 2011؛ ​​38 (10): 925-932. doi:10.1111/j.1600-051X.2011.01760.x

61. Ehrenfest D, de Peppo GM, Doglioli P, Sammartino G. انتشار آهسته فاکتورهای رشد و ترومبوسپوندین-1 در

فیبرین غنی از پلاکت چوکرون (PRF): یک استاندارد طلایی برای دستیابی به تمام فناوری های کنسانتره پلاکتی جراحی.
عوامل رشد (Chur، سوئیس). 2009؛ 27:63-69. doi:10.1080/08977190802636713

62. Warden SJ، Nelson IR، Fuchs RK، Bliziotes MM، Turner CH. مهار ناقل سروتونین (5-هیدروکسی تریپتامین) مستقل از کمبود استروژن باعث از دست دادن استخوان در موش های بالغ می شود. یائسگی 2008؛ 15 (6): 1176. doi:10.1097/gme.0b013e318173566b

63. Moura C, Bernatsky S, Abrahamowicz M, et al. استفاده از داروهای ضد افسردگی و خطر شکستگی 10 ساله: مطالعه پوکی استخوان چند مرکزی کانادایی مبتنی بر جمعیت (CaMoS). Osteoporos Int. 2014؛ 25 (5): 1473-1481. doi:10.1007/s00198-014-2649-x

64. Bradaschia-Correa V, Josephson AM, Mehta D, et al. مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین فلوکستین به طور مستقیم تمایز و معدنی شدن استئوبلاست را در طول درمان شکستگی در موش مهار می کند. J Bone Miner Res. 2017؛ 32 (4): 821-833. doi:10.1002/jbmr.3045

65. گوپتا آر.ان. تعیین همزمان زوپیکلون و دو متابولیت اصلی آن (N-Oxide و N-Desmethyl) در سیالات بیولوژیکی انسان با کروماتوگرافی مایع ستونی پس از استخراج فاز جامد. مجله کروماتوگرافی مایع و فن آوری های مرتبط. 1996؛ 19 (5): 699-709. doi:10.1080/10826079608005531

66. Coşgunarslan A، Aşantoğrol F، Soydan Çabuk D، Canger EM. اثر مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین بر فک پایین انسان رادیول دهانی. 2021؛ 37 (1): 20-28. doi:10.1007/s11282-019-00419-9

67. Kall J، Just A، Aschner M. خطر چیست؟ آمالگام دندانی، قرار گرفتن در معرض جیوه، و خطرات سلامتی انسان در طول عمر. که در: ؛ 2016: 159-206. doi:10.1007/978-3-319-25325-1_7

68. Farina M، Avila DS، da Rocha JBT، Aschner M. فلزات، استرس اکسیداتیو و تخریب عصبی: تمرکز بر آهن، منگنز و جیوه. Neurochem Int. 2013؛ 62 (5): 575-594. doi:10.1016/j.neuint.2012.12.006

69. Yamasaki K, Hagiwara H. آهن اضافی متابولیسم استئوبلاست را مهار می کند. Toxicol Lett. 2009؛ 191 (2-3): 211-215. doi:10.1016/j.toxlet.2009.08.023

70. رابینز ام. خستگی خود را درمان کنید: چگونه متعادل کردن 3 ماده معدنی و 1 پروتئین راه حلی است که شما به دنبال آن هستید ( خلاصه نشده). 2021. مشاهده شده در 26 ژوئن 2023. https://books.apple.com/us/audiobook/cu-re-your-fatigue-how- balancing-3-minerals-and-1/id1615106053

71. Klevay LM. اپیدمی همزمان کمبود مزمن مس. J Nutr Sci. 2022؛ 11: e89. doi:10.1017/jns.2022.83

72. Momesso GAC، Lemos CAA، Santiago-Júnior JF، Faverani LP، Pellizzer EP. جراحی لیزر در مدیریت استئونکروز فک مرتبط با دارو: یک متاآنالیز. Oral Maxillofac Surg. 2020؛ 24 (2): 133-144. doi:10.1007/s10006- 020-00831-0

ضمیمه I

نتایج نظرسنجی IAOMT 2 (2023)

همانطور که به طور خلاصه در مقاله بحث شد، شرایط نامرتبط اغلب پس از جراحی کاویتاسیون بهبود می یابند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اینکه چه نوع شرایطی برطرف می شوند و چگونه بهبودی پروگزیمال در رابطه با جراحی رخ می دهد، نظرسنجی دوم برای اعضای IAOMT ارسال شد. فهرستی از علائم و شرایطی که اعضای این کمیته برای بهبود پس از جراحی مشاهده کرده‌اند، برای نظرسنجی تهیه شد. از پاسخ دهندگان پرسیده شد که آیا هر یک از این شرایط را پس از عمل جراحی مشاهده کرده اند و اگر چنین است تا چه حد. همچنین از آنها پرسیده شد که آیا علائم به سرعت از بین رفتند یا اینکه بهبودها بیش از دو ماه طول کشید. علاوه بر این، از پاسخ‌دهندگان سؤال شد که آیا آنها معمولاً در یک مکان جراحی، چندین محل یک‌طرفه یا همه مکان‌ها را در یک جراحی انجام می‌دهند یا خیر. نتایج نظرسنجی در شکل های زیر ارائه شده است. داده ها مقدماتی هستند، با توجه به اینکه تعداد پاسخ دهندگان کم بود (33) و برخی از داده های گم شده وجود دارد.

یک عکس از صفحه نمایش نمودار شرح به طور خودکار تولید شد

Appx I شکل 1 پاسخ دهندگان سطح بهبود را (خفیف، متوسط ​​یا قابل توجه) ارزیابی کردند و خاطرنشان کردند که آیا بهبود به سرعت (0-2 ماه) رخ داده است یا بیشتر (بیش از 2 ماه) طول کشیده است. شرایط/علائم به ترتیب بیشترین گزارش شده فهرست شده اند. توجه داشته باشید که اکثر بیماری ها/علائم در کمتر از دو ماه بهبود می یابند (سمت چپ خط وسط).

نموداری از شرح سلامتی بیمار به طور خودکار تولید می شود

Appx I شکل 2 همانطور که در بالا نشان داده شد، در چندین مورد، پاسخ دهندگان به چارچوب زمانی بهبودی برای بهبودهایی که مشاهده شده بود توجه نکردند.

داشبورد 1

Appx I شکل 3 پاسخ دهندگان به این سؤال پاسخ دادند: «آیا معمولاً توصیه/اجرا می‌کنید؟

یک عمل جراحی برای نواحی منفرد، نواحی یک طرفه درمان شده با هم، یا همه محل‌هایی که در یک جراحی درمان شده‌اند؟»

ضمیمه II

نتایج نظرسنجی IAOMT 1 (2021)

با توجه به کمبود ادبیات و بررسی موارد بالینی مربوط به درمان ضایعات حفره ای، IAOMT اعضای خود را بررسی کرد تا اطلاعاتی در مورد اینکه چه روندها و درمان هایی در حال توسعه به سمت "استاندارد مراقبت" هستند جمع آوری کند. نظرسنجی کامل در وب سایت IAOMT موجود است (توجه داشته باشید که همه پزشکان به همه سؤالات نظرسنجی پاسخ ندادند).

به طور خلاصه، اکثر 79 پاسخ دهنده درمان جراحی را ارائه می دهند که شامل انعکاس بافت نرم، دسترسی جراحی به محل کاویتاسیون، و روش های مختلف "تمیز کردن" فیزیکی و ضد عفونی کردن محل آسیب دیده است. طیف وسیعی از داروها، مواد غذایی و/یا فرآورده های خونی برای بهبود ضایعه قبل از بستن برش بافت نرم استفاده می شود.

فرزهای چرخشی اغلب برای باز کردن یا دسترسی به ضایعه استخوانی استفاده می شود. اکثر پزشکان از ابزار دستی برای کورت کردن یا خراش دادن استخوان بیمار استفاده می کنند (68%)، اما تکنیک ها و ابزارهای دیگری نیز استفاده می شود، مانند فرز چرخشی (40%)، ابزار پیزوالکتریک (التراسونیک) (35%) یا لیزر ER:YAG (36%)، که یک فرکانس لیزری است که برای پخش فوتوآکوستیک استفاده می شود.

هنگامی که سایت تمیز، دبرید، و/یا کورت شد، اکثر پاسخ دهندگان از آب/گاز اوزون برای ضدعفونی و ارتقای بهبودی استفاده می کنند. 86 درصد از پاسخ دهندگان از PRF (فیبرین غنی از پلاکت)، PRP (پلاسمای غنی از پلاکت) یا PRF ازن دار یا PRP استفاده می کنند. یک تکنیک ضد عفونی امیدوارکننده گزارش شده در ادبیات و در این بررسی (42٪) استفاده حین عمل از Er:YAG است. 32 درصد از پاسخ دهندگان از هیچ نوع پیوند استخوانی برای پر کردن محل کاویتاسیون استفاده نمی کنند.

اکثر پاسخ دهندگان (59٪) معمولاً ضایعات را بیوپسی نمی کنند و دلایل مختلفی از جمله هزینه، ناتوانی در به دست آوردن نمونه های بافت زنده، مشکل در یافتن آزمایشگاه آسیب شناسی یا اطمینان از وضعیت بیماری را بیان می کنند.

اکثر پاسخ دهندگان قبل از عمل (79%)، در حین جراحی (95%) یا بعد از عمل (69%) از آنتی بیوتیک استفاده نمی کنند. سایر حمایت های IV که استفاده می شود شامل استروئیدهای دگزامتازون (8٪) و ویتامین C (48٪) است. بسیاری از پاسخ دهندگان (52٪) از لیزر درمانی سطح پایین (LLLT) پس از عمل برای اهداف درمانی استفاده می کنند. بسیاری از پاسخ دهندگان حمایت از مواد مغذی از جمله ویتامین ها، مواد معدنی و داروهای هومیوپاتی مختلف را قبل از (81٪) و در طول (93٪) دوره بهبودی توصیه می کنند.

ضمیمه III

نمای نزدیک از معده یک شخص توضیحات به طور خودکار تولید می شودتصاویر

Appx III شکل 1 پانل سمت چپ: تشخیص 2 بعدی اشعه ایکس ناحیه 38. پانل سمت راست: مستندسازی وسعت FDO) در ناحیه رترومولار 38/39 با استفاده از ماده حاجب پس از جراحی FDOJ.

اختصارات: FDOJ، استئونکروز دژنراتیو چربی استخوان فک.

اقتباس از Lechner، و همکاران، 2021. "کاویتاسیون استخوان فک بیان شده RANTES/CCL5: مطالعات موردی مرتبط با التهاب خاموش در استخوان فک با معرفت شناسی سرطان پستان." سرطان سینه: اهداف و درمان

نمای نزدیک از تصاویر اشعه ایکس توضیحات به طور خودکار تولید شد

Appx 3 شکل 2 مقایسه هفت سیتوکین (FGF-2، IL-1ra، IL-6، IL-8، MCP-1، TNF-a و RANTES) در FDOJ زیر RFT #47 با سیتوکین‌های موجود در استخوان فک سالم.n = 19). مستندات حین عمل اکستنشن FDOJ در استخوان فک پایین سمت راست، ناحیه 47 اپیکال RFT #47، توسط ماده حاجب پس از برداشتن RFT #47 با جراحی.

اختصارات: FDOJ، استئونکروز دژنراتیو چربی استخوان فک.

اقتباس از Lechner and von Baehr، 2015. "Chemokine RANTES/CCL5 به عنوان پیوند ناشناخته بین بهبود زخم در استخوان فک و بیماری سیستمیک: آیا پیش بینی و درمان های متناسب در افق است؟" مجله EPMA

نمای نزدیک از دهان یک شخص توضیحات به طور خودکار تولید می شود

Appx III شکل 3 روش جراحی برای BMDJ/FDOJ رترومولار. پانل سمت چپ: پس از تا کردن فلپ موکوپریوستئال، یک پنجره استخوانی در قشر ایجاد شد. پانل سمت راست: حفره مدولاری کورت شده.

اختصارات: BMDJ، نقص مغز استخوان در استخوان فک. FDOJ، استئونکروز دژنراتیو چربی استخوان فک.

اقتباس از Lechner، و همکاران، 2021. "سندرم خستگی مزمن و نقایص مغز استخوان فک - گزارش موردی در مورد تشخیص اضافی دندان با اشعه ایکس با سونوگرافی." مجله گزارش های مورد پزشکی بین المللی

نمای نزدیک از دندان های یک فرد توضیحات به طور خودکار تولید می شود

Appx III شکل 4 (الف) کورتاژ FDOJ در فک پایین با عصب فرو آلوئولار برهنه شده. ب) اشعه ایکس متناظر بدون هیچ نشانه ای از فرآیند پاتولوژیک در استخوان فک.

اختصارات: FDOJ، استئونکروز دژنراتیو چربی استخوان فک

اقتباس از Lechner، و همکاران، 2015. "درد نوروپاتیک محیطی صورت/سه قلو و RANTES/CCL5 در حفره استخوان فک." پزشکی تکمیلی و جایگزین مبتنی بر شواهد

فیلم Appx III 1

کلیپ تصویری (برای مشاهده کلیپ روی تصویر دوبار کلیک کنید) از جراحی استخوان فک که گویچه های چربی و ترشحات چرکی از استخوان فک بیمار مشکوک به نکروز استخوان فک را نشان می دهد. با حسن نیت از دکتر میگل استنلی، DDS

فیلم Appx III 2

کلیپ تصویری (برای مشاهده کلیپ روی تصویر دوبار کلیک کنید) از جراحی استخوان فک که گویچه های چربی و ترشحات چرکی از استخوان فک بیمار مشکوک به نکروز استخوان فک را نشان می دهد. با حسن نیت از دکتر میگل استنلی، DDS

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

برای دانلود یا چاپ این صفحه به زبانی دیگر، ابتدا زبان خود را از منوی کشویی در بالا سمت چپ انتخاب کنید.

مقاله موقعیت IAOMT در مورد نویسندگان حفره های استخوان فک انسان

دکتر تد ریس فارغ التحصیل ممتاز سال 1984 از دانشکده دندانپزشکی دانشگاه ایندیانا است. او یک دانشجوی مادام العمر بوده است که عنوان کارشناسی ارشد را از آکادمی دندانپزشکی عمومی کسب کرده است که نشان دهنده بیش از 1100 ساعت است. اعتبار CE او همچنین عضو آکادمی ایمپلنت دندانپزشکی آمریکا، کالج دندانپزشکی آمریکا، آکادمی دندانپزشکی عمومی و آکادمی بین المللی پزشکی دهان و سم شناسی است.

دکتر اندرسون در سال 1981 از دانشگاه MN فارغ التحصیل شد. در حالی که در مطب خصوصی بود، در سال 1985 کارشناسی ارشد خود را در رشته پریودنتولوژی به پایان رساند. به آنیتیگوا رفت و به یکی از دوستانش کمک کرد تا یک مطب دندانپزشکی باز کند. در سال 1991 او مطب عمومی بزرگ پدرش را خرید و پس از آموزش های بیشتر، دندانپزشکی آرامبخش و ایمپلنت را شروع کرد. در سال 2017 او دوره طبیعی خود را در کالج آمریکایی بیولوژیکی دندانپزشکی به پایان رساند و عمدتاً بر روی دندانپزشکی و پزشکی بیولوژیکی تمرکز کرده است.

دکتر بروبه یک متخصص پریودنتیست فانکشنال در دنتون، تگزاس، با وضعیت دیپلمات و مدرک کارشناسی ارشد در پریودنتیک برای تقریبا 20 سال است. پریودنتیکس یک تخصص جراحی است. نمونه‌هایی از درمان‌هایی که او انجام می‌دهد شامل کاشت ایمپلنت‌های دندانی (هم تیتانیوم و هم سرامیکی)، کشیدن دندان و پیوند استخوان، لیفت سینوس، درمان بیماری پریودنتال و پیوند بافت نرم است. با دیدگاه عملکردی، او همچنین از نزدیک با بیماران و ارائه دهندگان عملکردی/کل نگر آنها همکاری می کند تا بهترین نتایج دندانی و سلامتی را به دست آورد. وضعیت بیماری دهان و دندان تأثیر مستقیمی بر سلامت سیستمیک دارد و او اینجاست تا به این شکل از درمان کمک کند. تخصص او در بازسازی، پزشکی کاربردی و مواد برای موفقیت در درمان بسیار مهم است.

تری فرانکلین، دکترا، یک دانشمند محقق است و دانشکده بازنشسته در دانشگاه پنسیلوانیا، فیلادلفیا PA و نویسنده مشترک، به همراه جیمز هاردی، DMD کتاب، بدون جیوه است. دکتر فرانکلین از سال 2019 عضو IAOMT و کمیته علمی IAOMT بوده و در سال 2021 جایزه ریاست IAOMT را دریافت کرده است.

( رئیس هیئت مدیره )

دکتر جک کال، DMD، FAGD، MIAOMT، عضو آکادمی دندانپزشکی عمومی و رئیس قبلی بخش کنتاکی است. او کارشناسی ارشد معتبر آکادمی بین المللی پزشکی دهان و سم شناسی (IAOMT) است و از سال 1996 به عنوان رئیس هیئت مدیره آن خدمت کرده است. او همچنین در هیئت مشاوران موسسه پزشکی تنظیم زیستی (BRMI) خدمت می کند. او عضو موسسه پزشکی کاربردی و آکادمی آمریکا برای سلامت سیستمیک دهان است.

دکتر کریگل یک دندانپزشک بیولوژیکی ادغامی دارای گواهی هیئت مدیره، بنیانگذار Vios Dental و یک یادگیرنده مادام العمر است. دکتر کریگل به عنوان یک متخصص در ایمپلنتولوژی سرامیکی و پزشکی دندانپزشکی یکپارچه، با هزاران بیمار شایسته در سطح بین‌المللی برای دستیابی به سلامت مطلوب با درمان‌های دندانپزشکی منحصربه‌فرد، متناسب و بیولوژیکی کار کرده است.

دکتر شیلدز در سال 2008 مدرک دکترای پزشکی دندانپزشکی خود را در دانشگاه فلوریدا دریافت کرد. پس از پایان مدرسه، او به جکسونویل بازگشت و اکنون صاحب یک مطب خصوصی است و دندانپزشکی بیولوژیکی انجام می دهد. او ساعت های زیادی را صرف ادامه تحصیل در زمینه های ازن، لیزر و راه حل های طبیعی/بیولوژیکی برای زیبایی صورت می کند. در سال 2020، او همچنین یک دندانپزشک طبیعی طبیعی از هیئت مدیره شد. او عضو مفتخر بسیاری از سازمان های کل نگر و بیولوژیکی است، از جمله IAOMT، جایی که اخیراً سطح بورسیه خود را کسب کرده است.

دکتر مارک ویسنیوسکی با مدرک لیسانس فیزیولوژی انسان از دانشگاه ایلینوی جنوبی فارغ التحصیل شد. پس از یک سال کار فارغ التحصیلی، در سال 1986 از دانشکده دندانپزشکی دانشگاه ایلینوی، شیکاگو، فارغ التحصیل شد و فارغ التحصیل شد. دکتر ویسنیوسکی اولین دندانپزشک دارای گواهی هوشمند SMART در جهان بود.

دکتر سوشما لاوو DDS، FIAOMT، CIABDM، NMD، BSDH، BDS مدت‌ها ساکن شمال تگزاس با مدرک لیسانس از دانشگاه زنان تگزاس در دنتون بوده است. او مدرک دندانپزشکی خود را از دانشگاه نیویورک دریافت کرد و در آنجا با ممتاز فارغ التحصیل شد. دکتر لاوو با عضویت در بسیاری از سازمان‌های دندانپزشکی با تعهد به تمرینات جامع و ارتقاء آگاهی بهداشت دهان و دندان برای بیش از 15 سال، عضوی معتبر و شناخته شده در جامعه دندانپزشکی فورت ورث است.

دکتر جری بوکوت مدارک DDS و MSD خود را از دانشگاه مینه سوتا با بورسیه های فوق دکتری در کلینیک مایو و کالج رویال دندانپزشکی در کپنهاگ، دانمارک به عنوان دریافت کننده جایزه توسعه شغلی از انجمن سرطان آمریکا دریافت کرد.

او رکورد جوانترین کرسی پاتولوژی دهان را در تاریخ ایالات متحده دارد و برای بیش از 26 سال رئیس دو بخش علوم تشخیصی، یکی در دانشگاه ویرجینیای غربی و دیگری در مرکز علوم بهداشتی دانشگاه تگزاس در هیوستون بود. او بیش از 50 افتخار و جایزه دریافت کرده است، از جمله بالاترین جوایز WVU برای آموزش و خدمت به بشریت، و جایزه یک عمر دستاورد انجمن فارغ التحصیلان آن.

او جایزه ملی سنت جورج را دریافت کرد، بالاترین جایزه ای که توسط انجمن سرطان آمریکا برای تلاش های مادام العمر در کنترل سرطان اعطا می شود، و جایزه دندانپزشک ممتاز بریجمن از انجمن دندانپزشکی ویرجینیای غربی، جایزه رهبری برجسته از طرف عمومی ویرجینیای غربی اعطا شده است. انجمن سلامت، گواهی قدردانی ریاست جمهوری از آکادمی طب دهان آمریکا، عضویت افتخاری مادام العمر از انجمن بین المللی آسیب شناسان دهان، جایزه دانش آموختگان ممتاز از دانشگاه مینه سوتا و هر دو جایزه فلمینگ و داونپورت برای تحقیقات اصلی و جایزه برای کار پیشگام در تدریس و تحقیق از دانشگاه تگزاس.